ما جلسات هفتگی شنا را با توس انجام داده ایم و پیشرفت او شگفت انگیز بوده است! در اینجا چند نکته برای آموزش شنا به یک کودک 5 ساله (بدون آموزش شنا) آورده شده است.
بسیاری از شما ممکن است بچه هایی داشته باشید که خیلی زودتر از پنج سال شنا کرده اند. یا ممکن است فکر کنید “کودک را در کلاس های شنا قرار دهید؟” هر کودکی متفاوت است و توس کودکی بسیار محتاط است که در اطراف غریبه ها بسیار عصبی است. ما چند تابستان پیش درس شنا را امتحان کردیم و او تمام مدت چهار هفته متوالی گریه کرد. فکر می‌کنم او از بودن با یک فرد جدید بیشتر می‌ترسید تا از آب. (ما همچنین سعی کردیم من را در آنجا با آنها و همچنین در نزدیکی خود داشته باشم، اما آنقدرها هم خوب پیش نرفت.)
اما این همه آب زیر تخته ….غواصی است…. در این مرحله!
مازن در طول یک زمستان شنا را یاد گرفت که آنقدر او را به استخر سرپوشیده بردیم که چاره ای جز فهمیدن آن نداشت! هدف اینجا هم همین بود.
چند ماه پیش توس یک شناگر بسیار با اعتماد به نفس بود که هیچ علاقه ای به برداشتن جامپر خود نداشت. او از امتحان عینک یا قرار دادن صورتش در آب امتناع کرد. ما تصمیم گرفتیم که هر هفته، گاهی دو بار، او را به استخر سرپوشیده ACAC ببریم تا اعتماد به نفس او را در آب افزایش دهیم. و در عرض چند هفته او شنا کرد! در چشم ما چیزی جز معجزه نبود. بنابراین در حالی که هر کودک بسیار متفاوت است، تعدادی از شما در اینستاگرام کامنت گذاشتید که کنجکاو هستید تا مراحلی که ما برای شنا کردن او انجام دادیم را بیاموزید. هیچ راه درست یا غلطی وجود ندارد، اما در اینجا تجربیات ما در آموزش شنا به یک کودک 5 ساله است!
نکاتی برای آموزش شنا به کودک 5 ساله
در طول هر مرحله از راه در طول این فرآیند مقداری مقاومت برای آزمایش هر چیز جدیدی وجود داشت. من خیلی سعی کردم او را مجبور به انجام کاری نکنم که نمی‌خواهد انجام دهد و در عوض به او یک چالش انگیزه بدهم. مثال خوب این بود که مازن و عینکش را همراهش آوردند و از توس پرسیدند که آیا می‌خواهد عینک خود را بزند و ببیند مازن زیر آب چه می‌کند. وقتی این کار را انجام داد متوجه شد که خیلی ترسناک نیست و سپس 100 بار دیگر این کار را انجام داد. بسیاری از آموزش دادن به او باعث افزایش اعتماد به نفس او شد.
پیش فصل: عینک در وان حمام
سرنخی که ما فکر می‌کردیم توس برای برخی از کلاس‌های جدی شنا آماده است، زمانی است که او شروع به گذاشتن صورتش در آب در حمام کرد. ما مطمئن شدیم که عینک او همانجا است و او شروع به استفاده از آنها در حمام کرد.
1) جامپر را فراموش کنید
توس خیلی عصبانی بود وقتی به او گفتم ما جامپر نداریم. همانطور که در بالا گفتم او واقعاً آن را دوست داشت! او 15 دقیقه در کنار استخر خرخر کرد تا اینکه بالاخره لبخند زد و تصمیم گرفت در آغوش من بیاید. او به تدریج راحت شد که روی پشتش در آغوش من شناور بود و با دست های درازمان شنا می کرد.
2) با عینک شجاع شوید
هدف بعدی ما این بود که یاد بگیریم صورت او را در آب بگذاریم. البته عینک در این مورد کمک زیادی می کند! داشتن یک برادر بزرگتر و پسرخاله که عینک می پوشند و عینک می پوشند همگی به توس کمک کرد تا متوجه شود که عینک طبیعی و سرگرم کننده است. وقتی تصمیم گرفت زیر آب را نگاه کند، همه چیز از آنجا سرگرم کننده و بازی بود! او فهمید که چگونه نفس خود را به تنهایی نگه دارد، و ما از بازی حدس زدن انگشت و ایجاد چهره های احمقانه بسیار لذت بردیم.
3) به سمت پله شنا کنید
وقتی توس راحت زیر آب رفت، برای شنای زیر آب آماده شد (که به نظر من خیلی راحت تر از شنای بالای آب است). به پله ها فشار می دادم و او به سمت آنها شنا می کرد. این با اینچ شروع شد و تا زمانی که او در حال شنا بود به سمت پا حرکت کرد! یادگیری حرکت بازوها و لگد او به طور طبیعی به دست آمد. هنگامی که او توانست کمی جلوتر برود، شروع کردیم به شنا کردن او در سراسر منطقه نیمکت، که در استخر ما حدود 10 فوت است. او در ابتدا نمی توانست تا آخر راه را طی کند، اما اکنون می تواند آن را بدون مشکل انجام دهد! یکی از جزئیات در مورد استخر سرپوشیده ما این است که واقعاً انتهای کم عمقی وجود ندارد که او بتواند آن را لمس کند، بنابراین همه چیز برای او آب عمیق است. فکر می‌کنم این به شنا کمک کرده است، زیرا «منطقه امن» برای امتناع او از ترک وجود ندارد.
4) پریدن به داخل
من شوکه شده بودم که توس با چه سرعتی از زیر آب نرفتن به گلوله های توپ خارج شد! در اوایل، او یک ساعت تمام را صرف پریدن و پریدن کرد و آنقدر به خودش افتخار کرد. من مطمئن شدم که به او می گویم که چقدر به هر قدمی راه افتخار می کنم. زبان عشق او کلمات تأیید است و او آنها را خورد! هنگامی که او یاد گرفت به سمت من بپرد، ما پریدن به داخل و رسیدن به کنار را تمرین کردیم.
5) لمس کردن قسمت پایین
دست زدن به پایین مهارتی بود که او بسیار هیجان زده بود که آن را امتحان کند. من فکر می کنم او همه پسرهای بزرگ را می بیند که به پایین می روند و می دانست که این کار جالبی است. ما با هل دادن او به پایین و بالا آمدن او شروع کردیم. او روز به روز یاد می گیرد که به تنهایی شیرجه بزند، اما هنوز به کمک کمی در آب های عمیق تر نیاز دارد. هفته بعد اسباب بازی های غواصی را اضافه کردیم! بعد از قرض گرفتن انگشتر دوستان، این ست را خریدم. جواهرات و حلقه ها برای شکار و غواصی بسیار سرگرم کننده بوده اند.
6) شنا کردن دورتر
هنگامی که توس مطمئن بود که تا پله شنا می کند و می پرد، ما واقعاً روی او کار کردیم که مسافت های پدر را شنا کند. مطمئن شدم که کنارش می مانم تا اگر نفسش بند آمد بتواند روی من استراحت کند.
7) قدم زدن در آب / نفس کشیدن در اواسط شنا
این آخرین مهارتی بود که او یاد گرفت. هنگامی که او می تواند آب را پا بگذارد و/یا در اواسط شنا یک نفس بکشد، رسماً یک شناگر خواهد بود. ما هنوز روی این کار کار می کنیم و من هرگز در کنار او نیستم (یا او با برادر بزرگترش است) زیرا هنوز نمی تواند کاملاً آب را پا بگذارد. من مطمئن هستم که او تا تابستان یک شناگر کامل خواهد بود!
و فراتر!
مازن هرگز نمی خواست به تیم شنا در استخر ما ملحق شود، اما قطعاً خواهیم دید که آیا توس در تابستان امسال علاقه مند است یا خیر. مازن در سن 11 سالگی یک شناگر بسیار قوی است و هرگز درس ندیده است، بنابراین فکر می کنم که زمان در آب و تمرین در نهایت بهترین راه برای یادگیری اینکه آیا مربی دارید یا نه. ما خوش شانس هستیم که استخر در ACAC تا حدود 95 درجه گرم می شود، بنابراین بسیار مناسب برای والدین است! اگر یک استخر سرد بود، مطمئن نیستم که جرات ورود هر هفته به آن را داشته باشم. من با هر به روز رسانی گزارش خواهم داد زیرا توس حتی بهتر می شود!
اگر نکته‌ای برای به اشتراک گذاشتن دارید، لطفاً آنها را به اشتراک بگذارید (تا زمانی که از دیگران انتقاد نکنند :))